نفت خبر با نزدیک شدن به انتخابات سال دوم هیات رئیسه مجلس و روسای کمیسیونهای تخصصی در ۷ خرداد، یکی از مهمترین پرسشهای پیش روی مجلس جدید، انتخاب رئیس کمیسیون انرژی است؛ جایگاهی کلیدی که مستقیماً با منافع راهبردی کشور در حوزه نفت، گاز، برق و پتروشیمی گره خورده است.
در دورهی قبل، ریاست این کمیسیون برعهدهی شیخ موسی احمدی بود؛ چهرهای که حالا، در آستانهی دور جدید، موقعیتش بیش از هر زمان دیگری متزلزل شده است. دلیل این افول جایگاه، نهتنها عملکرد دو سال گذشتهی او در رأس این کمیسیون، بلکه عدم تخصص آشکار او در حوزهی انرژی است؛ موضوعی که حتی در میان نزدیکترین حلقههای سیاسیاش نیز به یک نقطهی ضعف جدی بدل شده است.
تحلیلگران و کارشناسان حوزه انرژی بارها بر این نکته تأکید کردهاند که رئیس کمیسیون انرژی باید فردی متخصص و آگاه به پیچیدگیهای فنی، ساختاری و راهبردی این حوزه باشد؛ فردی با سابقه ملموس در نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی و تحصیلات مرتبط، تا بتواند تصمیماتی مؤثر، فنی و منطبق با منافع ملی اتخاذ کند. اما طی دو سال گذشته، شیخ موسی احمدی نهتنها از پاسخگویی تخصصی عاجز بوده، بلکه در عمل، سؤالات غیرکارشناسی و بعضاً سطحی او در جلسات رسمی باعث سردرگمی و حتی تضعیف جایگاه این کمیسیون مهم شده است.
از سوی دیگر، تغییر ریاست کمیسیون انرژی و کنار رفتن شیخ موسی، میتواند فرصتی کلیدی برای وزارت نفت باشد تا در فضایی کمتر سیاسیشده، مدیران ارشد خود را بر اساس شایستگی و تخصص انتخاب کند. در یک سال گذشته، افراد وابسته به جریان جلیلی که با حمایت مستقیم این کمیسیون در برخی سطوح میانی نفت حفظ شدند. آنها به دلیل این حمایت بهرغم مخالفت و نارضایتی درون وزارتخانه، عملاً قابل جابهجایی نبودند. اما اکنون، تغییر ریاست این کمیسیون شرایط برای جابه جایی این مدیران را فراهم می کند تا وزارت نفت به سمت بازگشت مدیران ارشد تخصصی و فنی گام بردارد.
بنابر این میتوان گفت کمیسیون انرژی به نقطهای حساس رسیده و تصمیم مجلس دوازدهم در این مورد، مستقیماً بر مسیر سیاستگذاری انرژی کشور در سالهای آینده نیز تأثیر خواهد گذاشت. انتخابی بر مبنای تخصص، تجربه، آشنایی با بدنه اجرایی و قدرت نظارت واقعی، میتواند نقش کمیسیون را در احیای شفافیت، مبارزه با فساد و ارتقای بهرهوری انرژی بازتعریف کند. در مقابل، تکرار اشتباه پیشین، ممکن است تبعاتی داشته باشد که جبران آن بهسادگی ممکن نباشد.
حامیان و حلقه نزدیک به او نیز اگر به دنبال منافع ملی هستند بهتر است بار دیگر با حمایت از او اقدام نکنند. سکوت یا حمایت دوباره از گزینهای فاقد تخصص و تجربه، نهتنها از حافظه سیاسی حذف نخواهد شد، بلکه به هزینهای سنگین برای کشور نیز بدل خواهد شد.
در نهایت، آنچه این بار در آستانهی انتخاب رئیس کمیسیون انرژی باید حاکم باشد، منافع ملی و اولویتهای تخصصی است، نه مصلحتاندیشیهای سیاسی و باندی.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
اخبار مرتبط
حدود 8 ساعت قبل
1 روز قبل
2 روز قبل
2 روز قبل
3 روز قبل
ویدئو مرتبط