فرزین سوادکوهی، نفت خبر:
امروز، در همه دنیا PET را با نرخ رشدی سالانه ۵.۵ درصدی تا ۲۰۳۰ پیشبینی میکنند، اما ایران با تولید حدود ۲ میلیون تن در سال، تنها نیمی از ظرفیت خود را فعال کرده. این در حالیست که با استراتژیهای جسورانه، می توان موانع را کنار زد و بازاریابی را به سلاحی برای فتح بازارهای جهانی تبدیل کرد. صنعت PET ایران، با ظرفیت بالقوه ۳ میلیون تن تا پایان ۲۰۲۵، میتواند ۳۷ میلیارد دلار به ارزش افزوده اقتصاد تزریق کند. کنشگری بزرگ این صنعت با ظرفیت ۱.۰۸ میلیون تن، نمونهای از تلاشهای بومی است. اما موانع تولید، مانند زنجیرهایی نامرئی، این صنعت را در برگزفته است.
فناوریهای قدیمی دهه ۱۹۹۰، با بازده ۷۰تا۸۰ درصدی، کیفیت محصول برای صادرات را پائین می آورد و آلایندههای زیستمحیطی را افزایش میدهد. نرخ بازیافت PET در ایران، تنها ۸ درصد است، در حالی که جهان به سوی R-PET (بازیافتی) میشتابد، و ما در ایران از این قافله عقب بشدت عقب می مانیم.
موانع تولید در وهله نخست، کمبود مواد اولیه است. PET از اسید ترفتالیک خالص (PTA) و اتیلن گلیکول (MEG) ساخته میشود، اما توقف واحدهای PTA مانند پتروشیمی بوعلی و وابستگی به واردات، تولید را ۱۰ تا ۱۵ درصد کاهش داده. زمستانهای اخیر، با بحران گاز طبیعی به عنوان خوراک اصلی، واحدهای تولیدی را به مرز تعطیلی رسانده و نوسانات قیمتی را از ۱۲۰۰ به ۱۸۰۰ تومان در هر کیلو کشانده.
تحریمها، مشکلاتی هستند که نه تنها دسترسی به تجهیزات پیشرفته را قطع کرده، بلکه صادرات را ۱۵ درصدی مختل ساخته. دورهای جدید تحریم در ۲۰۲۵، از اکتبر تا نوامبر، شبکههای تأمین و کشتیهای حمل را هدف قرار داده و ایران را به بازارهای شرقی مانند چین وابستهتر کرده، بازاری پرریسک که بلوکه شدن داراییها را موجب شده است. این محدودیتها، نه تنها تولید را فلج میکنند، بلکه فرصتهای بازیافت و بیوپلاستیکها را از دست میدهند، دقیقادر زمانی که جهان با سرمایهگذاریهای میلیاردی، PET سبز را به جریان اصلی تبدیل کرده.
برای تولید حداکثری، برداشتن این موانع ضروری است. گام نخست، تأمین پایدار مواد اولیه است.سرمایهگذاری ۱ میلیارد دلاری در احیای واحدهای PTA داخلی و قراردادهای بلندمدت با شرکای آسیایی، بدون واسطههای تحریمی لازم الاجراست. دولت میتواند با صندوق توسعه ملی، خط اعتباری برای واردات MEG تأمین کند و قوانین صادراتی خام را بازنگری نماید تا مازاد تولید پتروشیمی یعنی۹ میلیون تن در برابر ۶ میلیون تن تقاضای داخلی، به زنجیره PET هدایت شود.
در حوزه فناوری، انتقال دانش بومیسازی شده از طریق کنسرسیومهای دانشگاهی-صنعتی، مانند نصب پمپهای پیشرفته و خطوط پلیمریزاسیون نوین، بازده را به ۹۰ درصد میرساند.در بخش زیستمحیطی هم، برنامه ملی بازیافت با هدف ۳۰ درصدی تا ۲۰۲۷، نه تنها آلودگی را کاهش میدهد، بلکه PET بازیافتی را به محصولی صادراتی تبدیل میکند وفرصتی برای برندسازی "سبز ایرانی" در بازار اروپا ایجاد می کند.
اما تولید بدون بازاریابی، مانند خنجری بدون دسته است. ایران، دومین صادرکننده PET خاورمیانه با ۱ میلیون تن صادرات سالانه به ترکیه، عراق و چین، باید فعال تر از اینها باشد. بازاریابی قوی، یعنی ایجاد هاب صادراتی در بنادر جنوبی با تمرکز بر بستهبندیهای هوشمند ،مانند بطریهای قابل بازیافت با QR کدهای ردیابی که در همه جای دنیا معمول است.
همچنین کمپینهای دیجیتال در پلتفرمهای جهانی، همکاری با غولهای نساجی آسیایی و حضور در نمایشگاههای دوبی و شانگهای، سهم بازار را از ۵ به ۱۵ درصد افزایش میدهد. PET ایرانی می تواند در بطریهای کوکاکولا یا پارچههای نایکی جا خوش کند واین نه خیال، بلکه هدفی دستیافتنی با استراتژی "صادرات هوشمند" است. دولت و انجمن پلیمر میتوانند با یارانههای بازاریابی، شرکتهای کوچک را به زنجیره جهانی وصل کنند و از هوش مصنوعی برای پیشبینی تقاضا استفاده نمایند.
و در این میان، دلالان، این سایههای همیشه سودجو، بزرگترین سم مهلک بازارند. این واسطهها، با کنترل ۲۰تا۳۰ درصدی معاملات بورس کالا از طریق سیستم بهینیاب ناعادلانه، مواد را با قیمت پایه میخرند و با ۵۰تا۱۰۰ درصدی سود در بازار آزاد میفروشند.سودی که گاهی دو برابر تولیدکنندگان است.
در بحران ۲۰۱۸، احتکار PET توسط دلالان، قیمت بطریهای آب را به میزان صد درصد افزایش داد و صنایع پاییندستی را فلج کرد. حتی در ۲۰۲۵، فرار مالیاتی یک دلال پتروشیمی به ارزش ۸۶۰ میلیارد تومان، نشان از عمق این رانت است. قطع کردن دست ناپاک دلالان، با حذف سهمیهبندیهای ناکارآمد، نظارت مستقیم بر بورس و عرضه مستقیم به تولیدکنندگان واقعی، نه تنها کمبود مصنوعی را پایان میدهد، بلکه سود را به جیب فعالان اقتصادی واقعی میریزد. انجمن ملی صنایع پلیمر، با پیشنهادهای خود، میتواند این تحول را تسریع کند. بازاری شفاف، که در آن تولیدکننده نفس بکشد و دلال، تنها تماشاگر باشد.
در نهایت، PET نه فقط یک پلیمر، بلکه پلی به سوی خودکفایی اقتصادی است. با برداشتن موانع تحریم و فناوری، تأمین مواد اولیه، بازاریابی تهاجمی و ریشهکن کردن دلالی، ایران میتواند از مصرفکننده به رهبر بازار تبدیل شود. این جهش، نه تنها خزانه را پر میکند، بلکه هزاران شغل سبز ایجاد مینماید و آیندهای پایدار میسازد
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید