به گزارش فرزین سوادکوهی ؛ با توجه به اینکه ایران حدود 10 درصد از ذخایر نفتی و 16 درصد از ذخایر گازی جهان را در اختیار دارد می توان برآورد کرد که اگر فشارهای تحریمی نباشد سهم صنعت نفت و گاز کشور در این سرمایه گذاری چیزی در حدود 10 تا 15 درصد است که با یک حساب سرانگشتی می شود 600 میلیارد دلار.اما آیا ایران می تواند با این دست فرمان در تعاملات دیپلماتیک این سرمایه گذاری را جذب کند؟
با فرض اینکه ایران بتواند 10 تا 15 درصد از 18.2 تریلیون دلار سرمایهگذاری جهانی را جذب کند، سهم ایران بین 1.82 تا 2.73 تریلیون دلار خواهد بود. با این حال، با توجه به محدودیتهای سیاسی و اقتصادی کنونی، سناریوی واقعبینانهتر احتمالاً در حدود 1 تریلیون دلار (حدود 5.5 درصد از کل سرمایهگذاری جهانی) است. این رقم با برآوردهای داخلی ایران (600 میلیارد دلار تا سال 2050) همخوانی دارد و نشاندهنده پتانسیل جذب سرمایهگذاری خارجی و داخلی است.
برای محاسبه میزان سرمایهگذاری موردنیاز سالانه یا هر 4-5 سال، فرض میکنیم ایران به 1 تریلیون دلار سرمایهگذاری تا سال 2050 نیاز دارد. با توجه به بازه زمانی 25 ساله (2025 تا 2050)، میتوان این ارقام را به این صورت تخمین زد که هرسال باید 40 میلیارد دلار سرمایه وارد صنعت نفت و گاز و پتروشیمی ایران شود. یا مثلا در بازه های دوره ای 4-5 ساله ، ایران به 200 میلیارد دلار ساله نیاز خواهد داشت.
این ارقام با برآوردهای قبلی وزارت نفت ، که هدفگذاری جذب 145 میلیارد دلار سرمایهگذاری در 8 سال (حدود 18 میلیارد دلار در سال) را اعلام کرده بود، قابلمقایسه است. با این حال، برای رسیدن به اهداف بلندپروازانهتر (مانند تولید 6-7 میلیون بشکه در روز)، سرمایهگذاری سالانه باید بهطور قابلتوجهی افزایش یابد. اما با توجه به چالشها و موانع جذب سرمایهگذاری در ایران،تحریمهای بینالمللی، بهویژه از سوی آمریکا، مانع اصلی جذب سرمایهگذاری خارجی در ایران است. این تحریمها از سال 2011 به بعد صادرات نفت ایران را از 2.5 میلیون بشکه در روز به حدود 1.2 میلیون بشکه کاهش دادهاند.
عدم سرمایهگذاری کافی در گذشته نیز بسیار خسارت بار بوده است.کاهش تولید نفت ایران در سالهای 1388 تا 1392 به دلیل کمبود سرمایهگذاری در بخش بالادستی، نشاندهنده نیاز فوری به تزریق منابع مالی است. از سوی دیگر ریسکهای ژئوپلیتیک و تنشهای منطقهای و عدم قطعیت در روابط بینالمللی، سرمایهگذاران خارجی را محتاط کرده است.
نیاز به فناوریهای نوین نیز مبحثی است که عارف و عامی بر سرآن توافق دارند. بخش قابلتوجهی از میادین نفتی ایران در نیمه دوم عمر خود قرار دارند و سالانه 8 تا 13 درصد از توان تولید خود را از دست میدهند. این موضوع نیاز به سرمایهگذاری در فناوریهای پیشرفته مانند هوش مصنوعی و تعمیر و نگهداری پیشبینیکننده را افزایش میدهد. با اینحال همچنان فرصتها برای ایران کم و بیش فراهم است.ایران با داشتن ذخایر عظیم نفت و گاز، پتانسیل بالایی برای جذب سرمایهگذاری دارد، بهویژه در میادین مشترک با کشورهای همسایه که سال هاست کمتر مورد اقبال توسعه قرار گرفته اند.
افزایش تقاضای جهانی نیز دلیل واضح دیگریست.پیشبینی اوپک از تقاضای 125 میلیون بشکهای تا سال 2050، فرصت بزرگی برای ایران فراهم میکند تا با افزایش تولید و صادرات، درآمدهای خود را افزایش دهد.
تحول دیجیتال نیز در جهان جدید که در فناوری سرعت گیج کننده به خود گرفته است ایجاب می کند به سرمایهگذاری در فناوریهایی مانند هوش مصنوعی وارد شود که میتواند هزینههای عملیاتی را کاهش داده و بهرهوری را افزایش دهد. گزارشها نشان میدهد 92 درصد شرکتهای نفت و گاز در جهان در حال سرمایهگذاری در هوش مصنوعی هستند. ایران میتواند با توسعه زیرساختهای انتقال گاز (مانند خط لوله به اروپا یا سوآپ گاز ترکمنستان) موقعیت های از دست رفته استراتژیک کشور را احیا کند.اینک دست یافتن به چنین افقی بی شک تنها از عهده سیاستگزاران کلان کشور قابل حصول است و از محلی دیگر نمی توان امید به بهبود داشت.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
اخبار مرتبط
حدود 1 ماه قبل
حدود 1 ماه قبل
حدود 1 ماه قبل
حدود 1 ماه قبل
حدود 1 ماه قبل
ویدئو مرتبط